حالت و صفت دندان گرد. گران گازی. گران فروشی. (یادداشت مؤلف). رجوع به گران فروشی و دندان گرد شود، کنایه از خست و دنائت. (لغت محلی شوشتر). - دندان گردی کردن، نیفزودن و نکاستن در شری و بیع. (یادداشت مؤلف)
حالت و صفت دندان گرد. گران گازی. گران فروشی. (یادداشت مؤلف). رجوع به گران فروشی و دندان گرد شود، کنایه از خست و دنائت. (لغت محلی شوشتر). - دندان گردی کردن، نیفزودن و نکاستن در شری و بیع. (یادداشت مؤلف)
کنایه از اعراض کردن باشد. (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). رو برتافتن. (آنندراج). - دندان بر چیزی کردن، کنایه از طمع و توقع و خواهش آن داشتن است. (از آنندراج). ، کنایه از مضایقه نمودن باشد. (برهان) (از آنندراج). دریغ داشتن. (آنندراج) : از لب و دندان وی گر بوسه ای سازم طمع لب چه بگشایم که با من او چه دندان می کند. سراج الدین سگزی (از انجمن آرا)
کنایه از اعراض کردن باشد. (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). رو برتافتن. (آنندراج). - دندان بر چیزی کردن، کنایه از طمع و توقع و خواهش آن داشتن است. (از آنندراج). ، کنایه از مضایقه نمودن باشد. (برهان) (از آنندراج). دریغ داشتن. (آنندراج) : از لب و دندان وی گر بوسه ای سازم طمع لب چه بگشایم که با من او چه دندان می کند. سراج الدین سگزی (از انجمن آرا)
درد دندان. دردی که بر اثر فساد و شکستگی و جز آن عارض دندان شود. (یادداشت مؤلف). ناراحتی و دردی که در یکی از قسمتهای اندام دندان حاصل شود. درد دندان. وجع اسنان
درد دندان. دردی که بر اثر فساد و شکستگی و جز آن عارض دندان شود. (یادداشت مؤلف). ناراحتی و دردی که در یکی از قسمتهای اندام دندان حاصل شود. درد دندان. وجع اسنان